سفارش تبلیغ
صبا ویژن

کاریابی

دیدار غدیر

    نظر
گوشه ای از بیانات مقام معظم رهبری
اولاً عید سعید غدیر را که بخش عمده‏اى از شناسنامه‏ى شیعه‏ى ائمه (علیهم‏السّلام) محسوب میشود و مرد و زن شیعى در طول سالیان طولانى و قرنهاى متمادى با یاد این روز و این حادثه هویت خود را احساس کرده‏اند، به شما حضار عزیز و همه‏ى مردم مؤمن کشورمان و به دنیاى اسلام تبریک عرض میکنیم. و به شما برادران و خواهران گرامى؛ بخصوص برادران و خواهرانى که از راه‏هاى دور و شهرهاى گوناگون تشریف آوردید و همچنین به خانواده‏ى معظم شهیدان خوشامد عرض میکنیم.

مسئله‏ى غدیر جزو مسائلى است که در پیرامون آن فکر کردن، امروز به جامعه‏ى اسلامى و بخصوص به مردم و کشور ما خیلى کمک میکند براى اینکه راه درستِ حرکت را گم نکنند. دو سه نکته را در پیرامون مسئله‏ى غدیر عرض میکنیم.

یک نکته خود واقعه‏ى غدیر است. دنیاى اسلام در زمان پیامبر اکرم که بالنسبه وسعتى پیدا کرده بود، شاهد یک امر بسیار مهمى بودند و آن اعلام جانشینى امیرالمؤمنین بود. قضیه‏ى حادثه‏ى غدیر را فقط شیعه نقل نکردند، محدثین اهل سنت و بزرگان اهل سنت هم بسیارى این حادثه را نقل کردند، ولى فهم آنها از مسئله گاهى متفاوت است؛ اما اصل این حادثه در بین مسلمین جزو مسلّمات محسوب میشود. این حادثه که تعیین جانشین براى پیغمبر در ماه‏هاى آخر زندگى ایشان - تقریباً هفتاد روز به پایان زندگى پیغمبر - بود، رخ داده است و در حقیقتِ خود نشان‏دهنده‏ى اهمیت مسئله‏ى حکومت و سیاست و ولایت امر امت اسلامى از نظر اسلام است. اینکه امام بزرگوار ما و پیش از ایشان بسیارى از بزرگان فقها بر روى مسئله‏ى وحدت دین و سیاست و اهمیت مسئله‏ى حکومت در دین تکیه میکردند، ریشه‏اش در تعالیم اسلام و از جمله در درس بزرگ غدیر است. این اهمیت موضوع را میرساند. همه‏ى مردمانى که از واقعه‏ى غدیر خم این معنا را میفهمند - یعنى ما شیعیان و حتى بسیارى از غیر شیعه که همین معنا را احساس کردند یا درک کردند از قضیه‏ى غدیر - بایستى در همه‏ى دورانهاى تاریخ اسلام توجه کنند به اینکه مسئله‏ى حکومت یک مسئله‏ى اساسى و مهم و درجه‏ى اول در اسلام است؛ نمیشود نسبت به مسئله‏ى حکومت و حاکمیت بى‏اعتناء و بى‏تفاوت بود. نقش حکومتها هم در هدایت مردم یا در گمراه کردن مردم امرى است که تجربه‏ى بشر به آن حکم میکند. اینکه در نظام جمهورى اسلامى - چه در قانون اساسى، چه در بقیه‏ى معارف جمهورى اسلامى - این همه بر روى مسئله‏ى مدیریت کشور اسلامى تکیه میشود، به خاطر همین ریشه‏ى بسیار عمیق و عریقى است که در اسلام نسبت به این قضیه هست. این یک نکته است که نباید از نظر دور باشد.

نکته‏ى دیگر در کنار این مسئله این است که در واقعه‏ى غدیر، پیغمبر اسلام امیرالمؤمنین؛ على‏بن‏ابى‏طالب (علیه الصّلاة و السّلام) را معرفى کردند. خصوصیاتى که در آن دوران و در دورانهاى بعد، زندگى به آن شناخته شد، چه بود؟ اینها براى ما معیار است. امیرالمؤمنین اولین خصوصیتش دلبستگى و پایبندى به رضاى الهى و حرکت در مسیر صراط مستقیم بود؛ هر مقدارى که دشوارى داشته باشد، هرچه مجاهدت بخواهد، هرچه گذشت، بخواهد. این مهمترین خصوصیت امیرالمؤمنین است.
 امیرالمؤمنین کسى است که براى خدا و در راه خدا از دوران کودکى تا لحظه‏ى شهادت یک لحظه و در یک قضیه پا عقب نکشید و دچار تردید نشد و همه‏ى وجود خود را در راه خدا به میدان آورد. آنوقتى که باید تبلیغ میکرد، تبلیغ کرد؛ آنوقتى که باید شمشیر میزد، در رکاب پیغمبر شمشیر زد و از مرگ نترسید؛ آنوقتى که لازم بود صبر کند، صبر کرد؛ آنوقتى که لازم بود زمام سیاست را به دست بگیرد، سیاست را به دست گرفت و وارد میدان سیاست شد. و در همه‏ى این دورانهاى گوناگون، آنچه لازمه‏ى فداکارى از آن بزرگوار بود، بروز و ظهور پیدا کرد. پیغمبر اکرم یک چنین کسى را در رأس جامعه‏ى اسلامى قرار میدهد. این شد درس؛ این یک درس براى امت اسلامى است. فقط یک حافظه‏ى تاریخى و خاطره‏ى مربوط به قرنهاى گذشته نیست. این نشان میدهد که براى اداره‏ى جامعه‏ى اسلامى و جوامع اسلامى و امت اسلامى، معیارها اینهاست: خداپرستى، در راه رضاى خدا مجاهدت کردن، جان و مال را به عرصه آوردن، از هیچ سختى و مشکلى روگردان نبودن، و از دنیا اعراض کردن. این قله، امیرالمؤمنین است؛ شاخص، وجود امیرالمؤمنین است. این درس بزرگ غدیر است.

نگاه کنیم به دنیاى اسلام و حکومتهاى اسلامى و به سطح عالم و مدیریتهاى سیاسى در دنیا و ببینید فاصله چقدر است بین آنچه که اسلام به بشریت ارائه کرد و آنچه امروز در واقعیتها وجود دارد. ضربه‏اى که بشریت میخورد، بخش عمده‏اى از این ناحیه است. اسلام براى سعادت بشریت مدیریتى از نوع مدیریت امیرالمؤمنین را لازم میداند، که البته امیرالمؤمنین در این قسمت شاگرد و پیرو پیغمبر است. خود امیرالمؤمنین وقتى درباره‏ى زهد او سخن گفته شد، گفت زهد من کجا و زهد پیغمبر! در مجاهدت، در صبر و در همه‏ى این مراتب، امیرالمؤمنین شاگرد برجسته و ارشد پیامبر خداست. و این چنین کسى است که شایسته است. همه‏ى ما باید این را به عنوان الگو در نظر بگیریم؛ نه فقط براى کشور خودمان، براى دنیاى اسلام؛ داعیه این است، توقع این است.

یک چنین انسان والا و بزرگ و بى‏اعتناى به دنیا، به زر و زیورها، آماده‏ى براى جانفشانى در راه حق و حقیقت است که میتواند جوامع بزرگ انسانى را نجات بدهد. تسلیم خواهشهاى نفسانى نشود، مصلحتهاى حقیر شخصى، او را مغلوب حوادث بزرگ زندگى نکند. اینکه ما بارها عرض میکنیم پیام اسلام و پیام جمهورى اسلامى براى دنیا، پیام نوئى است، یعنى این؛ این یک نمونه‏ى برجسته‏ى آن است.

امروز شما نگاه کنید به سطح زندگى بشریت در دنیا؛ رؤساى کشورها، مدیران امور سیاست ملتها را نگاه کنید؛ کدامشان حاضرند از منافع شخصى خودشان صرف‏نظر کنند و بگذرند؛ آنجائى که این منفعت برایشان دم دست است و میتوانند از آن بهره بگیرند؟ کدامشان حاضرند جان خودشان را در راه مصلحت ملتشان و کشورشان قربانى کنند و فدا کنند؟ کدامشان حاضرند پا روى رودربایستى‏ها و ملاحظه‏کارى‏ها بگذارند؟ امروز فقر بزرگ بشریت از جمله، فقرِ همین گونه مردان است که اسلام نمونه‏ى عالى آن را به بشریت نشان داده است. البته پیداست رسیدن به آن قله، کار افراد عادى بشر نیست؛ کسى نمیتواند مثل امیرالمؤمنین زندگى و مشى کند؛ این یک  آرزوى نشدنى است. اما قله، جهت را به ما نشان میدهد. به سمت آن قله باید حرکت کرد، به او باید شبیه و نزدیک شد. این، آن نقیصه‏ى بزرگ و کمبود بزرگ بشریت است. این نکته‏اى است که در ماجراى غدیر وجود دارد. این هم یک مسئله است، که باید به این توجه کرد؛ پیام غدیر به دنیا، پیام الگوى حکومت اسلامى است.

انسانى که در راه خدا با دشمن، با موارد غرض‏ورزى، آنچنان سخت و قاطع برخورد میکند؛ اما در مقابل انسانهاى مظلوم، انسانهاى ضعیف، آنچنان خاکسار است، آنچنان بردبار است که کسى باور نمیکند این امیرالمؤمنین است. اوائلى که امیرالمؤمنین وارد کوفه شده بودند و مردم آن حضرت را نمیشناختند، رفتار آن حضرت، لباس آن حضرت، مشى آن حضرت، جورى بود که هیچ کس تو کوچه و بازار که حضرت راه میرفت، نمیفهمید که امیرالمؤمنینِ به آن عظمت، همین شخصى است که دارد به طور معمولى و عادى راه میرود. در مقابل مردم ضعیف، مردم معمولى، این چنین متواضع و بردبار و خاکسار است؛ همان کسى که در مقابل دشمنان غدر، دشمنان گردن‏کلفت، آن چنان قاطع مثل کوه مى‏ایستد؛ اینها الگوست.

یک نکته‏ى دیگر هم در باب مسئله‏ى غدیر عرض کنیم. مسئله‏ى غدیر براى ما شیعیان پایه‏ى عقیده‏ى شیعى است. ما معتقدیم که بعد از وجود مقدس نبى مکرم اسلام (صلّى اللَّه و علیه و اله و سلّم) امام به‏حق براى امت اسلامى، امیرالمؤمنین بود؛ این، پایه و مایه‏ى اصلى عقیده‏ى شیعه است. معلوم است که برادران اهل سنت ما، این عقیده را قبول ندارند؛ جور دیگرى نظر میدهند، جور دیگرى فکر میکنند؛ این شاخص وجود دارد. لکن همین قضیه‏ى غدیر در یک نقطه وسیله و مایه‏ى اجتماع امت اسلامى است و او شخصیت امیرالمؤمنین است. درباره‏ى شخصیت و عظمت این انسان بزرگ و والا بینِ مسلمین اختلافى نیست. امیرالمؤمنین را همه در همان نقطه‏ى عالى و سامى(1) که باید به او در آن نقطه نگریست - از لحاظ علم، از لحاظ تقوا، از لحاظ شجاعت - مینگرند و مى‏بینند؛ یعنى ملتقاى عقیده‏ى همه‏ى آحاد امت اسلامى امیرالمؤمنین است.

آنچه که ما امروز باید به آن توجه کنیم، این است که شیعه این عقیده را براى خود مثل جان عزیزى در طول قرنهاى متمادى حفظ کرده است؛ با وجود دشمنى‏هائى که شده است - که این دشمنى‏ها را کم و بیش همه میدانند؛ چقدر ظلم کردند، چقدر فشار آوردند، چقدر اختناق ایجاد کردند - شیعه این عقیده را حفظ کرد؛ معارف تشیع را گسترش داد؛ فقه شیعه، کلام شیعه، فلسفه‏ى شیعه، علوم گوناگون شیعه، تمدن شیعى، فکر راقى شیعیان، بزرگان شیعه و برجستگان شیعه در تاریخ اسلام درخشان است. بنابراین، این عقیده‏اى است که شیعه آن را حفظ کرده است و حفظ خواهد کرد؛ اما توجه بکنید که این اعتقاد مایه‏ى دعوا و نزاع نباید بشود. این، آن حرفى است که ما سالهاست این را گفتیم و تکرار کردیم، باز هم تکرار میکنیم. و مى‏بینیم که دشمن چه نیتى دارد، چه قصد خبیثى دارد از ایجاد اختلاف بین آحاد امت اسلامى به عناوین مختلف، از جمله با عنوان شیعه و سنى. دشمن یعنى دشمن اسلام، دشمن قرآن، دشمن مشترکات، دشمن توحید؛ نه دشمنِ یک بخشى از اسلام. دشمن سعى‏اش این است که بین امت اسلامى، دشمنى برقرار کند؛ میفهمد که اتحاد دنیاى اسلام چقدر براى او مضر است. دشمن دید که وقتى انقلاب اسلامى در ایران پیروز شد، عظمت این انقلاب و تشعشع این انقلاب، چطور در دنیاى اسلام و در کشورهاى اسلامى توانست دلها را به خود جذب کند؛ دلهائى که شیعه نبودند. میلیونها نفر از برادران اهل سنت در کشورهاى عربى، در کشورهاى آفریقائى، در کشورهاى آسیائى مجذوب انقلاب شدند و از این ناحیه، دشمن ضربه خورد؛ از اتحاد دلها، از توجه دلها به جمهورى اسلامى - دلهاى آحاد مسلمانها - دشمن ضربه خورد. میخواهد این توجه را از بین ببرد؛ چه جور؟ با ایجاد دشمنىِ بین شیعه و سنى.

الان یکى از بخشهاى مهم سیاست استکبار در همین منطقه‏ى ما - علاوه بر دشمنى‏هاى دیگرى که میکنند - این است که این سران بعضى از کشورهاى عربى را با خودشان همراه کنند و آنها را در مقابل ملت ایران قرار بدهند؛ در مسائل گوناگون؛ در مسئله‏ى هسته‏اى و غیر مسئله‏ى هسته‏اى، از مسائل مختلف. جلسه میگذارند، مى‏نشینند، معامله میکنند، توطئه میکنند. آمریکا از بعضى از کشورهاى اسلامى مطالبه میکند که شما چه سهمى حاضرید ایفا کنید در مقابله‏ى با ایران. سعى‏شان ایجاد دشمنى است. کارى که دشمن میتواند در محافل و تصمیم‏گیرى‏هاى سیاسى بکند، این است که سران دولتها را با جمهورى اسلامى وادار به مقابله کند؛ بیش از این کارى نمیتواند بکند. دشمن دل مردم - دل مردم کشورهاى عربى، دل مردم کشورهاى اسلامى، دل مردم فلسطین، دل مردم عراق - را نمیتواند از جمهورى اسلامى برگرداند؛ دلها را که نمیتواند؛ حداکثر کارى که بکنند این است که بتوانند دولتها را در مقابل جمهورى اسلامى قرار بدهند. البته آن دولتها هم هر کدام ملاحظه‏کارى‏هاى خودشان را دارند و این جور هم نیست که آماده باشند یکجا خودشان را در اختیار صهیونیستها و استکبار در این قضیه قرار بدهند؛ اما در دل مردم اثرى نمیتوانند بکنند. در دل مردم چه اثر میکند؟ چه چیزى میتواند دلهاى دنیاى اسلام را از جمهورى اسلامى و از ملت ایران جدا کند؟ همین اختلافها و تعصبهاى مذهبى است. اینها میتواند دلها را از هم جدا کند. از این باید ترسید؛ از این باید ترسید. همه مسئولند که مراقبت کنند. اینکه در دنیاى تشیع علیه برادران اهل سنت، در دنیاى تسنن علیه برادران شیعه کتاب بنویسند، تهمت بزنند، بدگوئى کنند، این نه هیچ شیعه‏اى را سنى خواهد کرد، نه هیچ سنى‏اى را شیعه خواهد کرد. آن کسانى که مایلند همه‏ى مردم دنیاى اسلام به محبت اهل‏بیت و ولایت اهل‏بیت بگروند، بدانند با دعوا راه انداختن و با اهانت کردن و با دشمنى کردن هیچ کس را نمیتوان شیعه کرد و به ولایت اهل‏بیت متوجه کرد. دعوا ایجاد کردن جز بَغضاء و جدائى و دشمنى هیچ اثر دیگرى ندارد و این بغضاء و دشمنى و جدائى همان چیزى است که امروز آمریکا میخواهد، صهیونیستها میخواهند و دارند براى آن تلاش میکنند. در یک کشور اروپائى غیر اسلامىِ دشمن تاریخى و بنیادین با کشورهاى اسلامى، شما مى‏بینید توى تلویزیون‏شان، مناظره‏ى شیعه و سنى راه مى‏اندازند. یکى را از شیعه دعوت میکنند، یکى را از سنى دعوت میکنند، که شما بیائید تو این تلویزیون با هم مناظره کنید. مقصودشان چیست؟ یک کشور مسیحى، یک کشور استعمارگر با سابقه‏ى سیاه، مناظره‏ى شیعه و سنى به چه مقصود راه میندازد؟ میخواهد حقیقت معلوم بشود؟ میخواهد در بین مباحثه و مناظره، مستمعین و مخاطبانش حق را بفهمند؟ یا میخواهد از این گفتگوها و از آنچه که در خلال این گفتگوها ممکن است از کسى سر بزند، این آتش اختلاف را تشدید کند؟ نفت روى این آتش بریزد؟ اینها باید ما را بیدار کند. اینها باید ما را به خود بیاورد؛ باید هشیار بشویم. شیعه منطق قوى‏اى دارد؛ استدلال متکلمین شیعه و علماى شیعه درباره‏ى مباحث تشیع استدلالهاى پولادین و محکمى است؛ اما این ربطى ندارد به اینکه در دنیاى تشیع شروع کنند به مخالفان خودشان بدگوئى کردن و اهانت کردن و ایجاد دشمنى کردن، آن هم در مقابل همین جور، و آتش دعوا درست کنند. ما اطلاع داریم، بنده هم امروز اطلاع دارم، هم از گذشته اطلاع دارم که پولها دارد خرج میشود براى اینکه اینها کتاب فحش و دشنام و تهمت بنویسند علیه آنها، آنها کتاب فحش و دشنام و تهمت بنویسند علیه اینها؛ پول هر دو را هم یک مرکز میدهد؛ پول هر دو کتاب و نشر هر دو کتاب از یک جیب خارج میشود. اینها هشداردهنده نیست؟ اینها را باید توجه کنند.

من امروز به برکت ولایت امیرالمؤمنین و به نام آن بزرگوار و با استمداد از روح بزرگ امیرالمؤمنین این را عرض کردم براى اینکه یک تأکیدى باشد بر آنچه که در طول سالیان متمادى امام بزرگوار گفتند، ماها گفتیم؛ همه بدانند، اینجور نباشد که کسى از یک گوشه‏اى خیال کند دارد از شیعه دفاع میکند و تصور کند دفاع از شیعه به این است که بتواند آتش دشمنى ضد شیعه و غیر شیعه را برانگیزد. این دفاع از شیعه نیست؛ این دفاع از ولایت نیست. اگر باطنش را بخواهید، این دفاع از آمریکاست؛ این دفاع از صهیونیستهاست. استدلال منطقى هیچ اشکالى ندارد؛ کتابها بنویسند، استدلال کنند؛ علماى ما نوشتند، امروز هم مینویسند و بنویسند. ما در فروع، در اصول، در بسیارى از مسائل، نظرات مستقل شیعى داریم، اینها را استدلال کنند، بیان کنند؛ آنچه که غیر از اینهاست، آن را با استدلال منطقى رد کنند؛ هیچ مانعى ندارد. اما این غیر از اهانت کردن، بدگوئى کردن، دشمنى درست کردن است؛ به این باید توجه کرد.

پروردگارا ! به محمد و آل محمد دلهاى ما را بیدار کن؛ دست ما را از دامن امیرالمؤمنین کوتاه مفرما؛ همان صبر، همان مجاهدت، همان اخلاص را در میان امت اسلامى و در میان ما مردم تفضل بفرما. پروردگارا ! ما را با ولایت امیرالمؤمنین زنده بدار؛ با ولایت امیرالمؤمنین بمیران؛ قلب مقدس ولى‏عصر را از ما راضى و خشنود کن.
والسّلام علیکم و رحمةاللَّه و برکاته





این باکس

    نظر

همیشه میتونی به اینباکست یه سری بزنی.فرقی نمی کنه کجایی.در چه حالی هستی ویا با کی هستی .سرم را پایین می اندازم وچسم هام را میبندم وتوی منوی دلم میرم سراغ مسیج هام.با قلم تمرکزم روی اینباکس یه اشاره میکنم تا بازش کنم .یه کم سخته ویا گاهی طول میکشه تا باز بشه ولی اگه صبر کنی بالخره باز میشه.اولین اس ام اس :

القلب حرم الله

وقتی دی تیلش را میبینم :

date: ruz misagh

o : oo

from: الله

حداقل 23 ساله که این اس ام اس برای من سند شده.چه خوب میشد اگه زودتر بازش کرده بودم.

میفهمیدم معنی حرم یعنی چی؟

حریم الهی کجاست؟

چقدر من بزرگم.

  من دیگه تنها نیستم.

یه وجود عزیزی همیشه منتظرشنیدن صدای منه.

و. . .

بازم /ای کاش زودتر بازش کرده بودم

وخلاصه اینکه>>اگه من فکر کنم /خدا با ندای درونی قلبم با من نجوا میکنه


اس ام اس

    نظر

چندتااس ام اس نخونده داری. ..

فقطکافیه یه لحظه بشینی . . .

.. . فکر کنی

هر موقع که به خودمون مراجعه میکنیم ودر واقع زمان های سپری شده ی عمر را نگاه میکنی نیبینی که توی این باکس دلت چند تا پیام موجوده که خیلی هاش مال چند وقتیه که در غفلت بودی.

کافیه فقط فکر کنی...

یکی یکی این پیامک ها را باز کنی وببینی خدا واست چی نوشته؟

000(ای بنده ی من...:)

:دلم برات تنگ شده بود زدم دلتو شکستم ولی تو . . .

:من تو را از همه چیز نا امید میکنم به هر وجهی که اصلا نمیفهمی  وتوجه نداری

:دیشب سحر منتظر تماست/تک زنگت/اس ام است بودم ولی تو .. .


غفلت

    نظر

نمیدونم یادت هست یا نه اون روزی را که از همه ی ما عهد گرفتند .

یادت هست همه با هم قول دادیم به چه چیزایی وفادار باشیم . . .

توحید و نبوت وولایت .  


غفلت

    نظر

هیچ چیزی وجود نداشت . . .0

هنوز زمان معنی نداشت که خداوند آفرید ...1

اولین ها را آفرید.2

خداوند مهربان همون روزها بود که عهد از ما گرفت که . .. 3

اماهمه ی ما. . .4

وحالا ...5

ادامه دارد...